باید خواند
استراتژی امنیت ملی رئیسجمهور دونالد ترامپ (NSS) سرانجام منتشر شد. برای کسانی که رتوریک ترامپ را در طول کمپین ریاست جمهوری سال گذشته دنبال کردند، اعلامیههای سیاسی اخیر او که در قالب جملات کوتاه بیان شده، و سیگنالهای وزیران هگست و روبیو، NSS هیچ شگفتی ندارد.
در جهانبینی ترامپ، قلعه آمریکا نقض شده است، با نقش خود به عنوان پلیس جهانی منحرف شده، با فرسایش قدرت صنعتی خود به دلیل جهانیسازی، و هزینه اجتماعی مهاجرت غیرقانونی انبوه در مرزهایش. دفاعهای آن به دلیل فقدان تمرکز بر منافع اصلی ملی و انحراف منابع برای حمایت از متحدان و شرکای خود در نقاط مختلف جهان تضعیف شده است.
ترامپ توسط ترافیک مواد مخدر که از طریق مرزهای متخلخل با کانادا و مکزیک وارد سرزمین اصلی ایالات متحده میشود و از ونزوئلا از طریق دریا تهدید میشود. او نسبت به نفوذ چین در آمریکای قارهای، به ویژه از طریق سرمایهگذاریهای مخرب، مانند مورد کانال پاناما که یک نقطه دسترسی حیاتی برای جابجایی نیروی دریایی ایالات متحده از اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام است، محتاط است.
ترامپ عقبنشینی استراتژیک از مناطق درگیری یا بحران فعلی را متصور است: درگیری اوکراین-روسیه در اروپا، درگیریهای اسرائیل در غزه، لبنان و ایران، و یک بحران احتمالی در تایوان. عقبنشینی او نیاز به اقدام عقبگرد از سوی متحدان و شرکایش دارد تا از فروپاشی کامل نظم بینالمللی که در برتون وودز قبل از پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفت، جلوگیری کند. به همین دلیل است که او اعضای ناتو را مجبور کرد هزینههای دفاعی خود را به 5% تولید ناخالص داخلی افزایش دهند و همین رویکرد را با متحدان ژاپنی، کره جنوبی و تایوانی خود امتحان کرد.
مسیر NSS جدید ممکن است به پیامدهای ناخواسته منجر شود. در بدترین حالت، شاهد ظهور حوزههای نفوذ مختلف در سراسر جهان خواهیم بود:
تنها در هند و اقیانوس آرام، ژئوپلیتیک منطقه میتواند به تجزیه آن به سه حوزه فرعی نفوذ منجر شود: (1) یک آسیای جنوبی با چین و هند که در امتداد خط کنترل و در اقیانوس هند رقابت میکنند، (2) در آسیای شرقی با چین در برابر کشورهای زنجیره جزایر اول ژاپن، تایوان، فیلیپین و شاید کره جنوبی، (3) در اواسط اقیانوس آرام با استرالیا، نیوزیلند و فرانسه که در برابر نفوذ چین در میان کشورهای جزیرهای بررسی میکنند.
با این حال، این کشور هنوز از علاقه آمریکا به باز نگه داشتن دریای چین جنوبی برای ترافیک دریایی و حفظ وضعیت موجود در تایوان بهرهمند است. طبق توافق برتون وودز، نیروی دریایی ایالات متحده ضامن امنیت منافع جهانی باقی میماند. با این حال، وضعیت ناامیدکننده توانایی کشتیسازی ایالات متحده، توانایی نیروی دریایی ایالات متحده را برای پاسخگویی همزمان به بحرانهای مختلف تضعیف کرده است. در آسیای شرقی، این امر "عدم تعادل منطقهای قدرت دریایی" ایجاد کرده است که به چین اجازه کنترل مؤثر بر دریای چین جنوبی را داده است. تلاشهای آن برای بازیابی پایگاه صنعتی دفاعی خود زمان خواهد برد و هیچ تضمینی برای موفقیت فوری ندارد. برخی از اثرات جهانیسازی بر اقتصادهای جهان اول به سادگی دشوار برای معکوس کردن هستند.
فیلیپین چگونه این تغییرات در موضع امنیت ملی آمریکا و کاهش قابلیتهای دریایی را هدایت خواهد کرد؟ تعدیلات ما از نظر انتظارات با اتحاد PH-US چه باید باشد؟ رویکردهای جایگزین برای کاهش تعهد کاهش یافته ایالات متحده در منطقه و به کشور چیست؟
برای کشور، پنج ضرورت امنیت ملی وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود: بازیابی کنترل بر WPS برای از سرگیری دسترسی بدون مانع به EEZ ما برای اهداف اقتصادی؛ ایجاد یک پایگاه صنعتی قوی برای حمایت از ظرفیتسازی AFP و PCG؛ تقویت موضع دفاعی ما در شمال لوزون برای بازدارندگی و مختل کردن محاسبات چین در امتداد کانال باشی؛ دفاع از میهن و جامعه در برابر تلاشهای CCP برای بیثبات کردن کشور از درون؛ و استفاده از "قدرت تشکیل جلسه" منحصر به فرد ما برای کار با کشورهای همفکر در ایجاد گفتگوی امنیتی شمال شرق آسیا.
ابتدا، فعالسازی اخیر فرماندهی دفاع استراتژیک AFP (SDC) و گروه ویژه فیلیپین INDOPACOM فرصتی را برای راهاندازی نیروی دریایی ترکیبی PH-US فراهم میکند. چنین نیرویی باید بتواند یک مکانیسم فرماندهی و کنترل و اشتراکگذاری اطلاعات را برای مدیریت گشتهای مشترک دریایی و هوایی نیروهای دریایی، نیروی هوایی و واحدهای گارد ساحلی از فیلیپین، ایالات متحده و سایر شرکای استراتژیک فراهم کند. میتواند با افزایش حضور در WPS به سمت یک ریتم عملیاتی 24/7 وظیفهدار شود، در ابتدا برای ایجاد یک بافر، سپس به تدریج برای دور کردن کشتیهای چینی متجاوز از EEZ و جزایر و ویژگیهای کلیدی ما.
دوم، ما باید با ژاپن، کره جنوبی و شاید حتی هند کار کنیم تا قابلیت کشتیسازی خود را بازیابی کنیم و اکوسیستم صنعتی را برای تولید پهپادهای خود توسعه دهیم. همچنین، ما امیدواریم که قانون مجوز دفاع ملی ایالات متحده (NDAA) برای سال مالی 2026 کمبود سهم AFP از تخصیصهای عمومی (GAA) را برای افزایش طیف گستردهای از قابلیتهای دفاعی خارجی پر کند. این به ما اجازه میدهد به تدریج ابزارهایی را برای حمایت از "استراتژی انکار" در WPS مطابق با مفهوم دفاع جامع مجمعالجزایر SND بسازیم.
سوم، ما باید نیازهای دفاع میهنی خود، انجام تمرینات چندجانبه دورهای، اکتساب قابلیتهای آتش بلندبرد، و افزایش آگاهی حوزه دریایی خود را برای "سخت کردن" موضع نظامی خود در گروه جزایر باتانس و در استانهای ایلوکوس نورته، کاگایان و ایزابلا هماهنگ کنیم. در اصل، بهتر است امروز چین را بازدارندگی کنیم، نه اینکه در آینده از یک بحران سیاسی رنج ببریم اگر موقعیتی پیش بیاید که ایالات متحده از دولت ما بخواهد که از استانهای شمالی خود به عنوان سکوی پرتاب برای عملیات دفاعی در تایوان استفاده کند.
چهارم، ما باید در مقابله با فعالیتهای اطلاعات نادرست حزب کمونیست چین (CCP)، حملات سایبری، و جذب هدفمند نهادها و مقامات کلیدی دولتی، سیاستمداران محلی، جوامع فیلیپینی-چینی، کسبوکارها و مدارس، در میان سایرین، کار بهتری انجام دهیم. تلاشهای کار جبهه متحد CCP برای نفوذ در کشورهای دموکراتیک و جوامع، براندازی آنها از درون، و شکلدهی گفتمان سیاسی در حمایت از منافع آنها طراحی شده است. مانند جنبش کمونیستی محلی، این چالش نیاز به یک رویکرد کل ملت دارد تا اثرات فراگیر آن را در دیوانسالاری و جامعه ما برطرف کند.
در نهایت، ما باید به طور جدی ایجاد یک ساختار شبیه ناتو را در نظر بگیریم که به منطقه به عنوان یک تئاتر واحد عملیات نگاه کند. باید جهت استراتژیک را ارائه دهد، عملیات دریایی، هوایی و گارد ساحلی را هماهنگ کند، و یک رویکرد جامع را برای مقابله با مزیت ضد دسترسی و انکار منطقه (A2/AD) چین اجرا کند. همچنین باید انعطافپذیری اقتصادی کشورهای شرکتکننده را افزایش دهد و مسائل زنجیره تأمین آنها را که بر امنیت ملی تأثیر میگذارد حل کند. گفتگوی امنیتی شمال شرق آسیا میتواند فیلیپین را همراه با ژاپن، کره جنوبی، استرالیا، کانادا، و شاید تایوان به عنوان یک کشور ناظر شامل شود.
به طور خلاصه، استراتژی امنیت ملی ترامپ نباید دلیلی برای ناامیدی باشد. بلکه، کشورهایی مانند فیلیپین را مجبور میکند تا مسیرهای اقدام خود را بر اساس منافع اصلی ملی خود توسعه دهند، و راهحلی برای کاهش یک محیط منطقهای بسیار بیثبات و نامطمئن. در پایان روز، فیلیپینیها باید به خود اعتماد کنند در شکلدهی آینده خود، در ساختن اراده ملی برای محافظت از حقوق حاکمیت و دفاع از حاکمیت خود، و در عقب راندن کسانی که هموطنان خود را در خطر قرار میدهند. – Rappler.com
رومل جود جی اونگ یک دریادار دوم بازنشسته نیروی دریایی فیلیپین است که خدمت خود را به عنوان فرمانده معاون آن به پایان رساند.

